به گزارش خبرگزاری حوزه، گاهی یک فرماندار، اقتدارش را نه در میز و صندلی، بلکه در صداقت و غیرت نشان میدهد.
دیدم نشسته روی میز فرمانداری و پاهایش را قلاب کرده به هم.
همه ی صندلی ها را طوری روی میز چیده بود که پایه هایشان همه رو به سقف بود.
گفت : «همه ی شما رو این جا جمع کرده ام که این رو بگم. من نمی خوام فرماندار جایی باشم که حتی یک روستاش دست ضدانقلابه. تا وقتی هم که این جا آزاد نشه، پاک سازی نشه، وضع همینه؛ میز و صندلی، بی میز و صندلی.»
خاطره ای از زندگی شهید ناصر کاظمی
منبع: کتاب یادگاران، جلد ۱۴










نظر شما